قارچ‌های شگفت‌انگیز

دکتر صفورا نوربخش

صدا: صالح زارعی  —  عکس: Phoenix Han | unsplash.com

وقتی که تپش دانش ازلی را احساس کنی
و وحدت وجود را درک کنی
با ما هستی
ما عامل حیاتیم
ناپیداییم
اما همه‌جا در کنار شماییم
در همه‌چیز، حتی در درون شما
چه ما را باور داشته باشید یا نه،
از اولین نفس تا آخرین!
در تاریکی و روشنایی،
ما کهن‌ترین، جوان‌ترین،
بزرگ‌ترین و کوچک‌ترینیم،
ما دانش میلیاردها سالیم،
آفرینشیم،
زنده می‌کنیم، به مرگ محکوم می‌کنیم،
و دوباره به زندگی برمی‌گردانیم
ما گیاهان قارچی یا سماروغ هستیم

«مقدمه‌ی مستند قارچ‌های شگفت‌انگیز»

اگر تا‌به‌حال به قارچ و کپک و زنگ فکر نکرده‌اید و درباره‌ی آن‌ها چیز زیادی نمی‌دانید، مستند قارچ شگفت‌انگیز به کارگردانی لویی شوارتزبرگ (Louie Schwartzberg)، محصول سال ۲۰۱۹ برای شبکه‌ی نت‌فلیکس (Netflix)، شما را وادار می‌کند که از دیدگاه تازه‌ای به این موجودات نگاه کنید. نوشته‌ی حاضر خلاصه‌ای از مهم‌ترین قسمت‌های این مستند است.
به‌گفته‌ی پل استمتس (Paul Stamets)‌، قارچ‌شناس پرشوری که همه‌ی زندگی خود را وقف شناخت، آموزش و تولید انواع قارچ‌ها کرده‌است: «اگر به فکر موجوداتی که ما را زنده نگه می‌دارند نباشیم نه‌تنها این موجودات را از بین می‌بریم، بلکه خودمان را هم نابود می‌کنیم.» حدود یک‌ونیم میلیون نوع گیاه قارچی در زمین وجود دارد که ۲۵ هزار نوع از آن کلاهک‌های قارچی تولید می‌کند.
مردم اغلب از قارچ و کپک می‌ترسند. برای آن‌ها قارچ و کپک مرگ را تداعی می‌کند. این ترس به‌خاطر نقش قارچ و کپک در چرخه‌ی حیات است. آن‌ها موجودات زنده را پس از مرگ تجزیه می‌کنند و مواد مغذی را به خاک برمی‌گردانند. قارچ‌ها دستگاه گوارش زمین هستند، اگر قارچ‌ها نبودند گیاهان زمین را خفه می‌کردند. قارچ‌ها گیاهان مرده را تجزیه می‌کنند و امکان رشد گیاهان تازه را فراهم می‌سازند.
یکی از کارکردهای گیاهان قارچی تجزیه‌کردن از طریق ساخت کپک است. از مخمر و کپک در تولید آب‌جو، شراب و پنیر هم استفاده می‌شود. اما شاید مهم‌ترین وجه این خاصیت در حال حاضر کمک به ازمیان‌بردن آلودگی‌های محیط‌زیستی باشد. مخمرها و کپک‌ها می‌توانند هر ماده‌ی طبیعی ساخته‌شده از کربن را تجزیه کنند و این شامل نفت هم می‌شود. آزمایش‌های گسترده‌ای در این زمینه انجام شده و پژوهشگران موفق شده‌اند با استفاده‌ی بهینه‌ از قارچ‌ها برای تمیز‌کردن نشت نفت و پاک‌سازی محیط‌زیست به نتایج شگفت‌آوری دست یابند.
اغلب ما وقتی که به قارچ فکر می‌کنیم کلاهک‌های رنگارنگ کوچک و بزرگ را بر روی درختان یا روی زمین، اینجا و آنجا تجسم می‌کنیم. اما این کلاهک‌ها شبیه به میوه‌های این موجودات هستند. قسمت اعظم این موجود زنده زیر زمین به شکل ریسمان‌های به‌هم‌تنیده، ظریف، تو‌درتو و چند‌بعدی رشد می‌کند که میسیلیوم (mycelium)‌ یا جلینه نامیده می‌شوند. این شبکه‌ی پیچیده بیش از شبکه‌ی اعصاب ما وسعت دارد و مانند رشته‌های عصبی بدن ما شبکه‌ی ارتباط گسترده‌ای‌ست ساخته‌شده از سیگنال‌های الکتریکی. به‌گفته‌ی دکتر سوزان سیمارد (Suzanne Simard)، پژوهشگر دانشگاه بریتیش کلمبیا (British Columbia): «هر گامی که در جنگل برمی‌دارید بر روی شبکه‌ای عظیم و چند‌صد‌هکتاری‌ست که خطوط ارتباطی جنگل و طبیعت محسوب می‌شود.» درختان از طریق این شبکه با هم در ارتباطند و مواد غذایی رد و بدل می‌کنند. در عمل «فتوسنتز» گیاهان دی‌اکسیدکربن را می‌گیرند و اکسیژن تولید می‌کنند. مقداری از دی‌اکسیدکربن گیاه در برگ و تنه‌ی آن ذخیره می‌شود، اما نزدیک به ۷۰ درصد دی‌اکسیدکربن تولیدشده در زیر زمین از طریق ریشه‌ها به شبکه‌ی قارچ‌ها منتقل شده و در آن ذخیره می‌شود و سپس از طریق خاک موجودات زنده‌ی دیگر را تغذیه می‌کند. بدیهی‌ست که ادامه‌ی حیات ما و دیگر جانوران به ادامه‌ی حیات جنگل‌ها و شبکه‌ی قارچی بستگی دارد.
جنبه‌ی مهم دیگر قارچ‌ها خاصیت دارویی آن‌هاست. قارچ‌های دارویی آنزیم‌های بسیار زیادی تولید می‌کنند تا دیگر قارچ‌ها، میکروب‌ها، باکتری‌ها و ویروس‌ها را در رقابت برای دستیابی به مواد غذایی از بین ببرند. پنی‌سیلین یکی از تولیدات قارچ‌ها برای مبارزه با باکتری‌هاست. قبل از تولید پنی‌سیلین، در جنگ داخلی آمریکا وقتی سربازی زخمی می‌شد یک نان کپک‌زده روی زخمش می‌گذاشتند تا از چرک‌کردن زخم جلوگیری کنند. در سال ۱۹۲۷ الکساندر فلمینگ (Alexander Fleming) پنی‌سیلین را کشف کرد.
علاوه بر جنبه‌ی درمانی، قارچ‌ها بعد دیگری هم دارند که بر روی نگرش رفتار ما و روان‌شناسی انسان‌ها تأثیر شگرفی می‌گذارند. فرهنگ‌های بومی بسیاری از طریق استفاده از «قارچ‌های جادویی» – مانند سیلوسایبین (Psilocybin)‌ – به تجربه‌های معنوی دست یافته‌اند. مجسمه‌های قارچ به‌جا‌مانده از فرهنگ باستانی مایاها یکی از بزرگ‌ترین کلکسیون مجسمه‌های قارچ در دنیاست. مایاها مجسمه‌های قارچ را مانند الهه‌ای ستایش می‌کردند و از قارچ‌ها برای معنویت و همچنین برای پیش‌بینی آینده استفاده می‌کردند.
در سال ۱۹۵۵ گوردن واسن (R. Gordon Wasson)، قارچ‌شناس آماتور آمریکایی، به مراسم یک درمانگر مزتک (Mazatec) در مکزیک دعوت شد و دو سال بعد نتایج تجربیات خود را با قارچ‌های جادویی در مجله‌ی زندگی (Life) منتشر کرد. ناگهان میلیون‌ها نفر در غرب با قارچ‌های جادویی آشنا شدند از جمله پژوهشگرانی آمریکایی در دانشگاه هاروارد: تیمیتی لیری (Timothy Leary)، رام داس (Ram Dass)‌ و دکتر اندرو ویل (Andrew Weil).
قارچ‌های جادویی در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ جزء تحقیقات علمی به حساب می‌آمدند و یافته‌های این پژوهش‌ها و آزمایش‌ها در حوزه‌ی روان‌پزشکی، به‌خصوص ترک اعتیاد به الکل، بسیار امیدوارکننده بود. اما در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بعضی از مواد مشابه به قارچ‌های جادویی از آزمایشگاه‌ها خارج شدند و ناگهان انگار که سدی شکسته شده باشد، نیرویی عظیم رها شد. این نیرو یکی از عوامل تحولات اجتماعی و فرهنگی دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ آمریکا به حساب می‌آید. سرعت این تحولات و دگرگونی‌های اجتماعی و فرهنگی برای عامه‌ی مردم ترس‌آور بود. ناگزیر این نیرو با واکنش شدیدی از جانب محافظه‌کاران روبه‌رو شد و این ضدیت غیرمنطقی و غیرعلمی با قارچ‌های جادویی منجر به انتشارات اطلاعات غلط و در نهایت متوقف‌کردن تحقیقات بر روی این موجودات بسیار شگفت‌آور شد.
پس از ۲۲ سال سکون بالاخره در سال ۱۹۹۹ تعدادی روان‌شناس و روان‌پزشک موفق به کسب اجازه برای از سرگیری تحقیقات درمورد قارچ‌های جادویی شدند. در دانشگاه فلوریدای جنوبی یک آزمایش بسیار جالب انجام شد. موش‌های آزمایشگاهی را از صدای خاصی ترساندند، بدین صورت که هروقت این صدا شنیده می‌شد موش‌ها دردی حس می‌کردند. پیش‌تر وقتی موش‌ها صدا را می‌شنیدند از ترس مچاله می‌شدند. وقتی به موش‌ها سیلوسایبین (قارچ جادویی) دادند، شرطی‌شدن موش‌ها از بین رفت و ارتباط میان شنیدن صدا و احساس درد قطع شد. با افزایش تدریجی مقدار سیلوسایبین در موش‌ها، محققان متوجه شدند که رشته‌های عصبی جدیدی در مغز رشد کرده‌اند و راه‌های جدیدی را به وجود آورده‌اند. این آزمایش به ما می‌آموزد که از طریق قارچ‌های جادویی می‌توان به بازسازی مغز و رشد آن کمک کرد و بیماری‌هایی مثل آلزایمر، فراموشی ، اعتیاد یا حتی آسیب‌های روحی را درمان کرد.
درمان اضطراب ناشی از مرگ نیز تحقیق بسیار گسترده‌ای‌ست که در مرکز تحقیقات رفتارهای بیولوژی دانشگاه جان هاپکینز در جریان است. داوطلبان این تحقیق اغلب بیماران سرطانی هستند که در مراحل آخر بیماری به سر می‌برند و به مرگ نزدیک‌اند. یکی از این بیماران به نام تونی هد (Tony Head) به سرطان پروستات مبتلا شده بود و به‌دلیل اضطراب و ترس فزاینده به این تحقیق روی آورد. او می‌گوید: «چیزی که احساس می‌کنید قابل‌تصور نیست. به عمرم چنین تجربه‌ای نداشتم. احساسِ بودن در لامکان. فقط بودن. مهم‌ترین قسمت این تجربه این بود که زندگی‌کردن را برای من آسان‌تر کرد، چراکه دیگر از مرگ نمی‌ترسیدم.»
مری کازمند (Mary Cosmand) مشاور روانی این تحقیقات می‌گوید: «آنچه اغلب داوطلبان از تجربیات خود با قارچ‌های جادویی می‌گویند تجربه‌ی عشق است، عشق خارج از زمان و مکان، عشقی که قابل‌توصیف نیست.» یک‌سوم داوطلبان این آزمایش گفته‌اند که این تجربه مهم‌ترین تجربه‌ی معنوی زندگی‌شان بوده‌است. ۷۰ درصد از آن‌ها گفته‌اند یکی از مهم‌ترین تجربه‌های زندگی‌شان بوده، چیزی قابل‌مقایسه با تولد اولین بچه یا لحظه‌ی مرگ عزیزی. آنچه مسلم است تجربه با سیلوسایبین (Psilocybin)‌ نگاه ما را به زندگی برای همیشه دگرگون می‌کند.
اما آنچه مستند قارچ‌های شگفت‌انگیز کمتر به آن می‌پردازد این نکته است که تأثیر مثبت این قارچ‌های درمانی تنها در استفاده‌ی بسیار محدود ‌آن‌هاست. به‌طور مثال در مراکز درمانی و تحقیقاتی، مانند مرکز تحقیقات جان هاپکینز و حتی در نزد درمانگران بومی، استفاده از این قارچ‌ها محدود است به یک یا دو جلسه مصرف تحت‌نظر مشاور روانی یا راهنمای درمانگر بومی در محیطی امن. در غیر این صورت استفاده از قارچ‌های جادویی ممکن است خطرناک و زیان‌بخش باشد. در حال حاضر در آمریکا محبوبیت استفاده از قارچ‌های جادویی تبدیل به یک جنبش توریستی برای سفر به آمریکای جنوبی شده و قارچ‌های درمانی و تحقیقات علمی را به منبع سودجویی و حادثه‌جویی تبدیل کرده‌است.
در این میان پیام اصلی شناخت قارچ‌ها، که همان توجه به حفظ محیط‌‌زیست و کمک به ادامه‌ی حیات جنگل‌ها و شبکه‌ی قارچی‌ست، از یاد‌ها رفته‌است. شاید مهم‌ترین درسی که در این لحظه می‌توانیم از قارچ‌ها بیاموزیم این است که ما انسان‌ها عضو بسیار کوچکی از یک شبکه‌ی عظیم حیاتی هستیم و در این شبکه همه‌ی موجودات از بزرگ و کوچک، تک‌سلولی و چند‌سلولی، قارچ‌ها، گیاهان، جانوران و انسان‌ها، به هم وابسته‌ایم و اگر به این شبکه‌ی عظیم و این وابستگی احترام نگذاریم (کما‌اینکه تا‌به‌حال نگذاشته‌ایم) انقراض نوع ما حتمی‌ست و احتمالا وارث زمین قارچ‌ها خواهند بود.