سوختگان
عماد خراسانی
.
.
پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکـیست
حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکیست
این همه جنگ و جدل حاصل کوتهنظری است
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست
هر کسی قصهی شوقش به زبانی گوید
چون نکو مینگرم حاصل افسانه یکیست
این همه قصه ز سودای گرفتاران است
ور نه از روز ازل دام یکی، دانه یکیست
ره هرکس به فسونی زده آن شوخ، ار نه
گریهی نیمه شب و خندهی مستانه یکیست
گر زمن پرسی از آن لطف که من میدانم
آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست
هیچ غم نیست که نسبت به جنونم دادند
بهر این یک دو نَفَس، عاقل و دیوانه یکیست
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد
پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست
گر به سر حد جنونت ببرد عشق «عماد»
بیوفـایی و وفاداری جانانه یکیست

عکس: lilkar | istockphoto.com
موسیقی: وفا راطبی، شرمین موفقی، علی نوربخش