زمزمهی عشق
مسعود مهرگان

عکس از: Svetlana Kuzmina
زمزمهای عشق به پا میکند
عاشق شیدا چه صفا میکند
جان همه مست می اکسیر او
دل شده آتشکدهی پیر او
دل همه منزلگه مهر و وفاست
حاصل این دل ز محبت فناست
عشق بر آن است که شیدا شوی
با دل و دلبر چو تو معنا شوی
دوست دلت را کند آیینهای
میبردت دور ز هر کینهای
گر بشوی عاشق و دلجوی یار
میبردت عشق تو را سوی یار
تا که نبینی به دلت عشق او
کی بتوانی بشوی مهرجو؟
مست ز عشقت کند و جان برد
جان تو را منزل جانان برد
گر شده مسعود هوادار عشق
نور نگارست جهاندار عشق