پدیدارشناسی تنفس

مراقبه‌ای بر تنفس در دوران شیوع کووید-۱۹

 دکتر نعمان بیگ
ترجمه: مریم صابری

تنفس،‭ ‬یا‭ ‬همان‭ ‬حیاتی‌ترین‭ ‬فعالیت‭ ‬ما‭ ‬در‭ ‬کسوت‭ ‬موجودات‭ ‬زنده،‭ ‬به‌تازگی‭ ‬توجه‭ ‬بسیاری‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬جهان‭ ‬غرب‭ ‬به‭ ‬خود‭ ‬جلب‭ ‬کرده‌است. ‬عوامل‭ ‬این‭ ‬اقبال‭ ‬از‭ ‬یک‌سو‭ ‬محبوبیتِ‭ ‬فزاینده‌‌ی‭ ‬تمرین‌های‭ ‬کهن‭ ‬و‭ ‬شرقی‭ ‬یوگا‭ ‬و‭ ‬کی‭-‬گونگ‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬سوی‭ ‬دیگر‭ ‬رواجِ‭ ‬نوشتارهای‭ ‬فلسفی‭ ‬درباره‌ی‭ ‬تنفس‭ ‬است. ‬نعمان‭ ‬بیگ‭ ‬در‭ ‬خلال‭ ‬پژوهشی‭ ‬مردم‌‌شناسانه‭ ‬درباره‌ی‭ ‬بابا‭ ‬جمیل،‭ ‬که‭ ‬آموزگاری‭ ‬صوفی‌ست‭ ‬در‭ ‬پنجابِ‭ ‬پاکستان،‭ ‬به‭ ‬اهمیتِ‭ ‬تنفس‭ ‬در‭ ‬تصوف‭ ‬می‌پردازد. تمرکز‭ ‬نعمان‭ ‬بیگ‭ ‬به‌ویژه‭ ‬بر‭ ‬تنفس‭ ‬در‭ ‬لحظه‌ی‭ ‬اکنون (‬نفسِ‭ ‬حال) ‬است‭ ‬به‌مثابه‌ی‭ ‬ابزاری‭ ‬رهایی‌بخش‭ ‬برای‭ ‬تعلیقِ‬‮ «منِ‌‭ ‬اندیشنده‮»‬ ‬و‭ ‬فرانوردیدنِ‭ ‬زمان‭ ‬از‭ ‬راه‭ ‬ارتباط‭ ‬نیرومند‭ ‬و‭ ‬نزدیک‭ ‬با‭ ‬منشأ‭ ‬الهی‭ ‬خلقت‭.‬

اثر و عکس از: Berndnaut Smilde

شیوع‭ ‬کووید۱۹‭-‬‭‬ ما‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬بازاندیشی‭ ‬در‭ ‬ارزشِ‭ ‬تنفس‭ ‬واداشت. در‭ ‬سراسر‭ ‬جهان،‭ ‬بیمارستان‌ها‭ ‬برای‭ ‬فراهم‌کردن‭ ‬تجهیزات‭ ‬هوارسان‭ ‬برای‭ ‬بیماران‭ ‬در‭ ‬تلاش‌اند. کادر‭ ‬درمان‭ ‬با‭ ‬همه‌ی‭ ‬توان‭ ‬در‭ ‬تکاپوست‭ ‬تا‭ ‬مگر‭ ‬تنفس‭ ‬جهان‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬میانگین‭ ‬معمولش‭ ‬بازگرداند. ثروتمندان‭ ‬در‭ ‬کار‭ ‬احتکار‭ ‬واکسن،‭ ‬کپسول‭ ‬اکسیژن،‭ ‬ونتیلاتور،‭ ‬نبولایزر،‭ ‬دستگاه‭ ‬بخور،‭ ‬دستگاه‭ ‬تصفیه‌ی‭ ‬هوا،‭ ‬ماسک‭ ‬و‭ ‬ضدعفونی‌کننده‌ی‭ ‬دست‌‭ ‬هستند‭ ‬تا‭ ‬همواره‭ ‬از‭ ‬وجود‭ ‬ذخایر‭ ‬اکسیژن‭ ‬پاک‭ ‬برای‭ ‬خود‭ ‬مطمئن‭ ‬باشند. امروزه‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬هزینه‌‭ ‬دارد. تبدیل‭ ‬تنفس‭ ‬به‭ ‬یک‭ ‬مسئله‌ی‭ ‬اقتصادی‭ ‬فصل‭ ‬جدیدی‌ست‭ ‬در‭ ‬سیاستِ‭ ‬زیست‌محور ‭(‬biopolitics‭)‬؛‭ ‬فصلی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬آن‭ ‬ظریف‌ترین‭ ‬جنبه‌های‭ ‬زیست‌شناختیِ‭ ‬حیات‭ ‬انسان‭ ‬دست‌مایه‌ی‭ ‬سیاست‭ ‬می‌شود.‭ ‬این‭ ‬جستار‭ ‬تأملی‌ست‭ ‬بر‭ ‬دَم،‭ ‬کندوکاوی‭ ‬در‭ ‬معنایِ‭ ‬فرهنگی‭ ‬و‭ ‬کیهان‌شناختیِ‭ ‬تنفس‭ ‬که‭ ‬نشان‭ ‬می‌دهد‭ ‬چگونه‭ ‬گفتمانِ‭ ‬مدرنِ‭ ‬تنفس‭ ‬می‌تواند‭ ‬تجربه‌ی‭ ‬زیسته‌ی‭ ‬دم‌زدن‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬خود‭ ‬خفه‭ ‬کند.‭ ‬این‭ ‬متن‭ ‬به‌ویژه‭ ‬به‭ ‬تکنیک‌های‭ ‬مراقبه‌ی‭ ‬صوفیانه‌ای‭ ‬می‌پردازد‭ ‬که‭ ‬هدفشان‭ ‬رهایی‭ ‬از‭ ‬انتزاع‭ ‬و‭ ‬بازیابیِ‭ ‬خویشتنِ‭ ‬مشتاق‭ ‬در‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬است‭.‬

کووید۱۹‭-‬ ‬سبب‭ ‬شد‭ ‬دریابیم‭ ‬که‭ ‬چه‭ ‬درگیریِ‭ ‬تنگاتنگی‭ ‬با‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬داریم. ‬جسم‭ ‬ما‭ ‬آلودگی‭ ‬و‭ ‬ویروس‭ ‬و‭ ‬باکتری‭ ‬و‭ ‬دیگر‭ ‬اطلاعات‭ ‬حیاتی‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬طریق‭ ‬تنفس‭ ‬ردوبدل‭ ‬می‌کند. ما‭ ‬نیز‭ ‬سنت‌ها‭ ‬و‭ ‬دعای‭ ‬خیر‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬طریق‭ ‬دم‭ ‬به‭ ‬دیگران‭ ‬انتقال‭ ‬می‌دهیم. مثلا‭ ‬در‭ ‬جوامع‭ ‬مسلمان‭ ‬مرسوم‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬سال‌مندان‭ ‬بعد‭ ‬از‭ ‬ذکر‭ ‬آیاتی‭ ‬از‭ ‬قرآن‭ ‬یا‭ ‬ستایش‭ ‬پروردگار‭ ‬به‭ ‬روی‭ ‬جوانان‭ ‬یا‭ ‬به‭ ‬آب‭ ‬فوت‭ ‬می‌کنند. ‬وانگهی‭ ‬همه‌گیریِ‭ ‬کووید۱۹‭-‬‭‬ سکته‌ای‭ ‬در‭ ‬پیوستگی‭ ‬این‭ ‬جریان‭ ‬پدید‭ ‬آورده‭ ‬و‭ ‬حلقه‌ی‭ ‬تنفس‭ ‬را‭ ‬تنگ‭ ‬و‭ ‬تنگ‌تر‭ ‬کرده‌است. از‭ ‬آنجا‭ ‬که‭ ‬مجبوریم‭ ‬برای‭ ‬جلوگیری‭ ‬از‭ ‬ابتلای‭ ‬خود‭ ‬و‭ ‬دیگران‭ ‬به‭ ‬ویروس،‭ ‬نفس‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬سینه‭ ‬حبس‭ ‬کنیم،‭ ‬شاید‭ ‬بشود‭ ‬این‭ ‬وقت‭ ‬را‭ ‬غنیمت‭ ‬شمرد‭ ‬تا‭ ‬سمت‌وسوی‭ ‬نفس‌هایمان‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬درون‭ ‬بازگردانیم. یک‭ ‬تمرین‭ ‬نگه‌داشتن‭ ‬نفس‭ ‬تا‭ ‬سرحدّ‭ ‬تحمل‭ ‬جسم‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬تلاش‭ ‬برای‭ ‬طولانی‌تر‭ ‬کردن‭ ‬مدت‌زمان‭ ‬حبس‭ ‬نفس‭ ‬در‭ ‬هربار‭ ‬تکرارِ‭ ‬تمرین. تنفس‭ ‬و‭ ‬تعمق‭ ‬به‌سوی‭ ‬درون‭ ‬وابستگی‭ ‬به‭ ‬بیرون‭ ‬را‭ ‬کم‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬خویشتن‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬بنیانش‭ ‬نزدیک‭ ‬می‌کند؛‭ ‬روشی‭ ‬درست‭ ‬و‭ ‬موثق‭ ‬برای‭ ‬بقای‭ ‬روح‭ ‬و‭ ‬جسم‭.‬

تنفس‭ ‬یکی‭ ‬از‭ ‬فرایندهای‭ ‬زیست‌شناختی‭ ‬بدن‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬همه‌ی‭ ‬جانداران‭ ‬خواسته‭ ‬یا‭ ‬ناخواسته‭ ‬انجام‭ ‬می‌دهند. تنفس‭ ‬همچون‭ ‬یاری‭ ‬صمیمی‭ ‬همیشه‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬وقت‭ ‬تنهایی‭ ‬هم‭ ‬با‭ ‬ما‭ ‬می‌ماند. تنفس‭ ‬باقی‌ست‭ ‬آنجا‭ ‬که‭ ‬هر‭ ‬اندیشه‌ای‭ ‬ناپدید‭ ‬می‌شود‭ ‬و‭ ‬متافیزیک‭ ‬به‭ ‬پایان‭ ‬می‌رسد. اما‭ ‬چقدر‭ ‬بر‭ ‬این‭ ‬فعالیت‭ ‬بنیادینِ‭ ‬بودن‭ ‬تأمل‭ ‬کرده‌ایم؟‭ ‬اگر‭ ‬تنفس‭ ‬را‭ ‬به‌شکل‭ ‬یک‭ ‬فن‭ ‬یا‭ ‬تمرینی‭ ‬معنوی‭ ‬برای‭ ‬خودسازی‭ ‬و‭ ‬برساختن‭ ‬روابط‭ ‬اخلاقی‭ ‬در‭ ‬نظر‭ ‬بگیریم‭ ‬چه‭ ‬چیز‭ ‬عایدمان‭ ‬می‌شود؟‭ ‬مایی‭ ‬که‭ ‬غالبا‭ ‬به‭ ‬تنفس‭ ‬فکر‭ ‬هم‭ ‬نمی‌کنیم،‭ ‬چه‭ ‬برسد‭ ‬به‭ ‬اینکه‭ ‬آگاهانه‭ ‬نفس‭ ‬بکشیم. تنفس‭ ‬نزدیک‌ترین‭ ‬همراه‭ ‬ما‭ ‬در‭ ‬سراسر‭ ‬زندگی‌مان‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬این‭ ‬حال‭ ‬چنان‭ ‬به‭ ‬آن‭ ‬بی‌اعتناییم‭ ‬که‭ ‬موجودیتش‭ ‬مغفول‭ ‬باقی‭ ‬می‌مانَد. تنفس‭ ‬رها‭ ‬از‭ ‬تفکر‭ ‬است‭.‬

درک‭ ‬عمومی‭ ‬ما‭ ‬از‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬و‭ ‬حیات‭ ‬بیش‭ ‬از‭ ‬هرچیز‭ ‬تابع‭ ‬علم‭ ‬پزشکی‭ ‬مدرن‭ ‬است. ‬این‭ ‬علم‭ ‬ابزارهای‭ ‬فیزیولوژیک‭ ‬را‭ ‬بر‭ ‬ابزارهای‭ ‬معنوی‭ ‬ارجح‭ ‬می‌شمارد‭ ‬و‭ ‬این‭ ‬ارجحیت‭ ‬از‭ ‬نشانه‌های‭ ‬مسلم‭ ‬مدرنیته‭ ‬است،‭ ‬عصری‭ ‬که‭ ‬ریسمان‭ ‬را‭ ‬گرد‭ ‬حلقوم‭ ‬تنفس‭ ‬تنگ‌تر‭ ‬کرده‭ ‬و‭ ‬نفس‭ ‬زمین‭ ‬را‭ ‬با‭ ‬مه‌‭ ‬و‭ ‬دود‭ ‬غلیظ‭ ‬صنعتی‭ ‬گرفته‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬نام‭ ‬توسعه‭ ‬میلیون‌ها‭ ‬و‭ ‬چه‭ ‬بسا‭ ‬میلیاردها‭ ‬را‭ ‬خفه‭ ‬کرده‌است. بر‭ ‬ماست‭ ‬که‭ ‬تنفس‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬یوغ‭ ‬این‭ ‬استعمار‭ ‬آزاد‭ ‬کنیم‭ ‬تا‭ ‬دَم‌هایمان‭ ‬را‭ ‬که‭ ‬زیر‭ ‬فشار‭ ‬و‭ ‬سلطه‌ی‭ ‬دانش‭ ‬علمی‭ ‬به‭ ‬حاشیه‭ ‬رانده‭ ‬شده‌اند‭ ‬بازپس‭ ‬بگیریم‭ ‬و‭ ‬رابطه‌ای‭ ‬پدیدارشناختی‭ ‬با‭ ‬دَم‭ ‬برقرار‭ ‬کنیم. بدین‭ ‬ترتیب،‭ ‬واجب‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تنفس‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬گذشته‭ ‬و‭ ‬آینده‭ ‬رها‭ ‬سازیم‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬نگه‭ ‬داریم. هنری‭ ‬برگسون‭ (‬Henri Bergson‭) ‬این‭ ‬تکنیک‭ ‬را‭ ‬کشف‭ ‬و‭ ‬شهود‭ ‬و‭ ‬تجربه‌گرایی‭ ‬حقیقی‭ ‬می‌خوانَد: «‬تجربه‌گرایی‭ ‬حقیقی‭ ‬آن‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬پی‭ ‬هرچه‭ ‬نزدیک‌تر‭ ‬ماندن‭ ‬به‭ ‬اصل‭ ‬و‭ ‬کاوش‭ ‬عمیق‌تر‭ ‬در‭ ‬حیات‭ ‬باشد،‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬پی‭ ‬احساس‌کردن‭ ‬تپش‌های‭ ‬روح‭ ‬از‭ ‬طریق‭ ‬شکلی‭ ‬از‭ ‬معاینه‌ی‭ ‬معنوی،‭ ‬و‭ ‬این‭ ‬تجربه‌گرایی‭ ‬راستین‭ ‬همانا‭ ‬متافیزیک‭ ‬واقعی‌ست» ‭)‬برگسون ۲۰۱۰: ۱۴۷). ‬تنها‭ ‬این‭ ‬زمان‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬حقیقتا‭ ‬به‭ ‬اهمیت‭ ‬حیات‭ ‬پی‭ ‬می‌بریم‭.‬

نظریه‌پردازی‭ ‬در‭ ‬باب‭ ‬تنفس

دانشمندان‭ ‬علوم‭ ‬اجتماعی‭ ‬و‭ ‬فلاسفه‭ ‬به‌ندرت‭ ‬تنفس‭ ‬را‭ ‬موضوع‭ ‬مطالعه‭ ‬قرار‭ ‬داده‌اند‭ ‬و‭ ‬تمرکز‭ ‬ایشان‭ ‬بیشتر‭ ‬بر‭ ‬زبان‭ ‬و‭ ‬گفتار‭ ‬بوده‌است. در‭ ‬مقایسه‭ ‬با‭ ‬سنت‭ ‬هندی،‭ ‬که‭ ‬شهرتش‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬تکنیک‌های‭ ‬پرورش‭ ‬تنفس‌‭ ‬دارد،‭ ‬تفکر‭ ‬غربی‭ ‬از‭ ‬هوا‭ ‬محروم‭ ‬بوده‭ ‬و‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬چاردیواری‭ ‬زندان‭ ‬زبان‭ ‬خفه‭ ‬کرده‌است. زندان‭ ‬لوگوس (‬یا‭ ‬همان‭ ‬فضای‭ ‬انتزاعی‭ ‬زبان‭(‬ چنان‭ ‬محکم‭ ‬و‭ ‬محفوظ‭ ‬به‭ ‬نظر‭ ‬می‌رسد‭ ‬که‭ ‬انگار‭ ‬تنها‭ ‬راه‭ ‬فرار‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬مرگ‭ ‬جسمانی‭ ‬است. ‬دیوید‭ ‬لوینِ‭ ‬فیلسوف‭ (‬David Levin‭) ‬در‭ ‬جستار‭ ‬درخشان‭ ‬«‬لوگوس‭ ‬و‭ ‬سایکی: ‬هرمنوتیک‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬‮»‬راه‭ ‬دیگری‭ ‬را‭ ‬برای‭ ‬آزادسازیِ‭ ‬از‭ ‬لوگوسنتریسم‭ ‬ممکن‭ ‬می‌بیند ‭)‬لوین ۱۹۸۴). ‬او‭ ‬توجه‭ ‬ما‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬تنفس‭ ‬آدمی‭ ‬جلب‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬برای‭ ‬بازپس‭ ‬گرفتن‭ ‬روحیه‌ی‭ ‬حقیقی‭ ‬تنفس‭ ‬به‭ ‬عصر‭ ‬پیشاسقراطی‭ ‬سفر‭ ‬می‌کند‭ ‬تا‭ ‬سایکی‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬نقش‭ ‬سرمنشأ‭ ‬پیدا‭ ‬کند. ‬طبق‭ ‬گفته‌ی‭ ‬او‭ ‬سایکی‭ ‬−که‭ ‬معنایش‭ ‬تنفس‭ ‬است‭ ‬−‭ ‬پیش‭ ‬از‭ ‬زبان‭ ‬و‭ ‬پیش‭ ‬از‭ ‬بیان‭ ‬روشن (‭(‬enunciation‬ آمده‌است‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬آنجا‭ ‬که‭ ‬سایکی‭ ‬مقدم‭ ‬بر‭ ‬زبان‭ ‬بوده،‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬قربانی‭ ‬کرده‌است‭ ‬تا‭ ‬راه‭ ‬برای‭ ‬گفتار‭ ‬باز‭ ‬شود. لوین‭ ‬به‭ ‬همین‭ ‬بسنده‭ ‬نمی‌کند‭ ‬و‭ ‬ادامه‭ ‬می‌دهد «دم‭ ‬و‭ ‬بازدمِ‭ ‬ما‭ ‬شعری‌ست‭ ‬از‭ ‬حلقه‌ی‭ ‬گویای‭ ‬حقیقت» ‭)‬لوین ۴۸۹۱: ۷۲۱).

لوس‭ ‬ایریگاره‭ (‬Luce Irigaray‭) ‬با‭ ‬ارائه‌ی‭ ‬نظراتی‭ ‬مشابه،‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬را‭ ‬راه‭ ‬بنیادینِ‭ ‬بودن‭ ‬و‭ ‬مقدم‭ ‬بر‭ ‬دانش‭ ‬نظری‭ ‬می‌خواند. ایریگاره،‭ ‬که‭ ‬خود‭ ‬یک‭ ‬یوگاکار‭ ‬است،‭ ‬ما‭ ‬را‭ ‬ترغیب‭ ‬به‭ ‬پرورش‭ ‬تنفس‭ ‬می‌کند‭ ‬تا‭ ‬عنان‭ ‬زندگی‭ ‬خویش‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬دست‭ ‬گیریم. او‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬و‭ ‬تنفس‭ ‬آگاهانه‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬شروط‭ ‬ضروری‭ ‬حیات‭ ‬معنوی‭ ‬و‭ ‬طبیعی‭ ‬می‌داند. مهم‌تر‭ ‬از‭ ‬آن،‭ ‬تنفس‭ ‬بدل‭ ‬می‌شود‭ ‬به‭ ‬منبعی‭ ‬برای‭ ‬خودمختاری‭ ‬تا‭ ‬ما‭ ‬را‭ ‬هم‭ ‬از‭ ‬اضطراب‭ ‬خفقان‌آور‭ ‬آینده‭ ‬و‭ ‬هم‭ ‬از‭ ‬بار‭ ‬تاریخی‭ ‬گذشته‭ ‬رها‭ ‬‌سازد. و‭ ‬تنها‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬طریق‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬آدمی‭ ‬می‌تواند‭ ‬با‭ ‬دیگرانی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬در‭ ‬کنار‭ ‬جسم‭ ‬او‭ ‬زندگی‭ ‬می‌کنند‭ ‬ارتباط‭ ‬برقرار‭ ‬کند. ‬به‌گفته‌ی او «تنفس‭ ‬یک‭ ‬واسطه‭ ‬است،‭ ‬یک‭ ‬میانجی‭ ‬که‭ ‬وجودش‭ ‬برای‭ ‬ارتباط‭ ‬با‭ ‬خودمان،‭ ‬با‭ ‬جهان‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬دیگران‭ ‬ضروری‭ ‬است»‬‬ (ایریگاره ۲۰۱۳). امانوئل‭ ‬لویناس (Emmanuel Levinas) نیز ‬به‭ ‬همین‭ ‬ترتیب‭ ‬می‌گوید‭ ‬«نفس‌کشیدن‭ ‬تعالی‭ ‬است‭ ‬در‭ ‬راستای‭ ‬گشایش‭ ‬درونی‮» (‬لویناس‭ ‬۱۹۸۱: ۱۸۱).

بسیاری‭ ‬از‭ ‬آیین‌‌های‭ ‬معنوی‭ ‬بر‭ ‬مراقبه‌ی‭ ‬تنفسی‭ ‬متمرکزند. ‬علم‭ ‬تنفس (ویپاسانا)‭‬،‭ ‬که‭ ‬یوگا‭ ‬از‭ ‬سرمشق‌های‭ ‬آن‭ ‬است،‭ ‬در‭ ‬سنت‌های‭ ‬ایندیک‭ (‬Indic‭) ‬پیچیده‌تر‭ ‬و‭ ‬پیشرفته‌تر‭ ‬است (آلتر ۲۰۰۷). امروزه‭ ‬برخی‭ ‬اندیشمندان‭ ‬از‭ ‬طریق‭ ‬مطالعه‌ی‭ ‬روش‌های‭ ‬کنترل‭ ‬تنفس‭ ‬نقاط‭ ‬عطفی‭ ‬میان‭ ‬سنت‌های‭ ‬مذهبی‭ ‬و‭ ‬فرهنگی‭ ‬متنوع‭ ‬می‌یابند. ‬به‌نظر‭ ‬کارل‭ ‬ارنست ‭   ‬‮«کنترل‭ ‬تنفس‭ ‬و‭ ‬تمرین‌های‭ ‬مراقبه‭ ‬درون‌مایه‌ای‭ ‬اساسی‭ ‬برای‭ ‬مقایسه‌ی‭ ‬سنت‌های‭ ‬صوفیانه‭ ‬و‭ ‬یوگیک‭ ‬با‭ ‬یکدیگر‭ ‬است» ‬‭ ‬(ارنست ۲۰۰۵)، در‭ ‬حالی‭ ‬که‭ ‬دیگران‭ ‬تا‭ ‬آنجا‭ ‬پیش‭ ‬رفته‌اند‭ ‬که‭ ‬می‌گویند‭ ‬تصوف‭ ‬ریشه‌هایی‭ ‬در‭ ‬یوگا‭ ‬دارد (هاتلی ۲۰۰۷). ‭‬متون‭ ‬نگاشته‌شده‭ ‬درباره‌ی‭ ‬سنت‌های‭ ‬مراقبه‌ی‭ ‬تنفسی‭ ‬هندو‭ ‬و‭ ‬بودایی‭ ‬چنان‭ ‬گسترده‌اند‭ ‬که‭ ‬ذکرشان‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬مقال‭ ‬نمی‌گنجد. ‬این‭ ‬سنت‌ها‭ ‬شکل‭ ‬پیشرفته‌ای‭ ‬از‭ ‬کنترل‭ ‬تنفس‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬خود‭ ‬دارند‭ ‬که‭ ‬از‭ ‬هند‭ ‬به‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬کشورهای‭ ‬غربی‭ ‬صادر‭ ‬شده‌است‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬کشورها‭ ‬آموزش‭ ‬داده‭ ‬می‌شود. بدین‭ ‬ترتیب،‭ ‬بنیادی‌ترین‭ ‬ویژگی‭ ‬زیست‌شناختی،‭ ‬یعنی‭ ‬نفس‌کشیدن‭/‬دم‭ ‬فرو‭ ‬بردن،‭ ‬تبدیل‭ ‬شده‌است‭ ‬به‭ ‬موضوعی‭ ‬که‭ ‬اولیای‭ ‬معنوی‭ ‬امور‭ ‬زمامش‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬دست‭ ‬دارند‭ ‬و‭ ‬جهان‭ ‬سرمایه‌داری‭ ‬آن‭ ‬را‭ ‬هرچه‭ ‬بیشتر‭ ‬به‭ ‬کالا‭ ‬تبدیل‭ ‬کرده‌است‭. ‬

مشاهدات‭ ‬تاریخی‭ ‬نشان‭ ‬می‌دهد‭ ‬که‭ ‬تمرین‌های‭ ‬مراقبه،‭ ‬محصول‭ ‬گفتمان‌های‭ ‬خاصی‭ ‬از‭ ‬حقیقت‭ ‬است. ‬بنابراین‭ ‬نمی‌شود‭ ‬تولیدات‭ ‬مادی‭ ‬مراقبه‭ ‬را‬‭ ‬− مانند‭ ‬کتاب‌ها‭ ‬و‭ ‬دستور‌العمل‌ها‭ ‬یا‭ ‬آنچه‭ ‬نایل‭ ‬گرین «‬اقتصاد‭ ‬سیاسی‭ ‬تنفس» می‌خواند‭ ‬−‭ ‬نادیده‭ ‬گرفت (گرین‭ ‬(۲۰۰۸‭ ‬در‭ ‬سال‌های‭ ‬اخیر،‭ ‬از‭ ‬تمرین‌های‭ ‬مراقبه‭ ‬مانند‭ ‬یوگا‭ ‬به‌شدت‭ ‬در‭ ‬نقش‭ ‬تکنیک‌هایی‭ ‬جسمانی‭ ‬برای‭ ‬کاهش‭ ‬استرس‭ ‬و‭ ‬چندبرابر‭ ‬کردن‭ ‬توان‭ ‬انسان‌ها‭ ‬در‭ ‬بخش‭ ‬کسب‌وکار‭ ‬استفاده‭ ‬شده‌است (‬اشمیت‌‭-‬‌ویلک،‭ ‬الکساندر،‭ ‬و‭ ‬سوانسون ۱۹۹۶). ‬به‌ویژه،‭ ‬مدیران‭ ‬ارشد‭ ‬تشویق‭ ‬می‌شوند‭ ‬که‭ ‬زمانی‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬گذراندن‭ ‬دوره‌های‭ ‬‮ «مراقبه‌‮» ‬اختصاص‭ ‬دهند‭ ‬تا‭ ‬حضورذهن‭ ‬و‭ ‬قابلیت‌‭ ‬تصمیم‌گیری‌شان‭ ‬را‭ ‬بهبود‭ ‬بخشند (مک‌کورمیک ۴۹۹۱). به‭ ‬همین‭ ‬ترتیب،‭ ‬گسترش‭ ‬یوگا‭ ‬و‭ ‬کی‭-‬گونگ،‭ ‬که‭ ‬همچنان‭ ‬بخشی‭ ‬از‭ ‬انگاره‌ی‭ ‬ملی‭ ‬هند‭ ‬و‭ ‬چین‭ ‬باقی‭ ‬مانده‌اند،‭ ‬خبر‭ ‬از‭ ‬جهانی‌شدنِ‭ ‬صنعت‭ ‬معنویت‭ ‬می‌دهد (ویر‭۲۰۰۷ ‬). بنابراین‭ ‬نمی‌توان‭ ‬نادیده‭ ‬گرفت‭ ‬که‭ ‬گفتمان‌های‭ ‬معنوی‭ ‬رابطه‌ای‭ ‬تنگاتنگ‭ ‬با‭ ‬ملی‌گرایی‭ ‬و‭ ‬مدیریت‭ ‬و‭ ‬سرمایه‌داری‭ ‬نئولیبرال‭ ‬دارند. ‬فرانکو‭ ‬براردی‭ (‬Franco Berardi‭) ‬فرآیند‭ ‬مالی‌شدن‭ ‬بیش‭ ‬‌از‭ ‬اندازه‌ی‭ ‬زندگی‭ ‬را‭ ‬‮«خفقان»‬‭ ‬می‌‌خواند،‭ ‬یعنی‭ ‬بیخ‭ ‬گلوی‭ ‬آدمی‭ ‬پا‭ ‬گذاشتن؛‭ ‬هم‭ ‬به‌معنای‭ ‬استعاری‭ ‬و‭ ‬هم‭ ‬به‌معنای‭ ‬دقیق‭ ‬کلمه. براردی‭ ‬می‌پرسد «‬چگونه‭ ‬می‌توانیم‭ ‬از‭ ‬پس‭ ‬خفقانی‭ ‬که‭ ‬انتزاع‭ ‬در‭ ‬تاریخ‭ ‬بشر‭ ‬تولید‭ ‬کرده‌است‭ ‬بربیاییم؟»‬‭) ‬براردی ۲۰۱۸: ۱۱).

اثر از: Berndnaut Smilde | عکس از: Cassander Eeftinck Schattenkerk

تنفس‭ ‬به‌مثابه‌ی‭ ‬امر‭ ‬مقدس

نخستین‭ ‬مردم‌شناسان،‭ ‬دینِ‭ ‬اولیه‭ ‬را‭ ‬نوعی‭ ‬روح‌‌باوری‭ ‬می‌دانستند‭ ‬که‭ ‬برای‭ ‬تنفس‭ ‬قدرتی‭ ‬ماوراءالطبیعی‭ ‬قائل‭ ‬بود (تیلور ۱۸۷۱). به‌گفته‌ی‭ ‬فروید ‭ ‬‮«اگر‭ ‬بشود‭ ‬به‭ ‬زبان‭ ‬اعتماد‭ ‬کرد،‭ ‬این‭ ‬حرکت‭ ‬هوا‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬تصور‭ ‬معنویت‭ ‬را‭ ‬ممکن‭ ‬کرد،‭ ‬چراکه‭ ‬روح‭ ‬نام‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬نفسِ‭ ‬باد (‬آنیموس،‭ ‬اسپیریتوس،‭ ‬عبری‭: ‬رواک‭=‬دود) ‬می‌گیرد. ‬به‭ ‬همین‭ ‬دلیل‭ ‬این‭ ‬تصور‭ ‬از‭ ‬روح‭ ‬به‌شکل‭ ‬گرایشی‭ ‬معنوی‭ ‬در‭ ‬انسان‭ ‬زاده‭ ‬شد‮» (فروید ۰۹۹۱: ۱۸۱-۰۸۱). در‭ ‬ادیان‭ ‬ابراهیمی‭ ‬شاهد‭ ‬آنیم‭ ‬که‭ ‬وقتی‭ ‬خداوند‭ ‬نَفَس‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬آدم‭ ‬−‭ ‬یعنی‭ ‬نخستین‭ ‬انسان‭ ‬بر‭ ‬روی‭ ‬زمین‭ ‬−‭ ‬می‌دمد،‭ ‬نَفْس‭ ‬بر‭ ‬عالم‭ ‬خاکی‭ ‬فرود‭ ‬می‌آید. ‬خدا‭ ‬در‭ ‬قرآن‭ ‬می‌گوید ‬‮«‬آنگاه‭ ‬که‭ ‬او‭ ‬را‭ ‬ساختم‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬روح‭ ‬خود‭ ‬در‭ ‬او‭ ‬دمیدم‮» (‬قرآن ۱۵: ۲۹). ‬از‭ ‬آنجا‭ ‬که‭ ‬خداوند‭ ‬نفس‭ ‬پاک،‭ ‬لطیف‭ ‬و‭ ‬اثیری‌اش‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬موجودی‭ ‬شکل‌گرفته‭ ‬از‭ ‬جرم‭ ‬و‭ ‬ماده‭ ‬و‭ ‬گِل‭ ‬دمیده‌است،‭ ‬خدا‭ ‬و‭ ‬خویشتن‭ ‬پیوندی‭ ‬از‭ ‬جنس «‬نفْسِ‭ ‬رحمانی»‬‭ ‬با‭ ‬یکدیگر‭ ‬دارند. ‬بر‭ ‬اساس‭ ‬نظرات‭ ‬ابن‭ ‬عربی ‭)‬درگذشت‭ ‬۱۲۴۰‭ ‬میلادی)‬،‭ ‬صوفی‭ ‬اندلسی، ‬‮«‬نفس‭ ‬در‭ ‬خالق‭ ‬باطن‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬مخلوق‭ ‬ظاهر»‬‭) ‬ابن‭ ‬عربی ۱۹۸۰: ۵۴). ‬به‌عبارتی،‭ ‬پدیدآورنده‌ی‭ ‬عالم،‭ ‬نفسِ‭ ‬پروردگار‭ ‬است؛‭ ‬انرژی‌ای‭ ‬که‭ ‬نه‌تنها‭ ‬در‭ ‬جسم‭ ‬کالبدشناختی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬سرتاسر‭ ‬هستی‭ ‬جریان‭ ‬دارد‭.‬

بسیاری‭ ‬از‭ ‬سنت‌ها‭ ‬برای‭ ‬تنفس‭ ‬معانیِ‭ ‬کیهان‌شناختی‭ ‬قائل‌اند. در‭ ‬زبان‭ ‬عربی،‭ ‬الوهیت‭ ‬در‭ ‬نفس‭ ‬و‭ ‬هوا‭ ‬بازتابی‭ ‬عمیق‭ ‬دارد. کلمه‌ی‭ ‬روح،‭ ‬‮«نفَس»‬‭ ‬و‭ ‬نفْس، «خویشتن/روح»‭‬‭ ‬از‭ ‬ریشه‌ای‭ ‬مشتق‭ ‬شده‌اند‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬هوا‭ ‬و‭ ‬تنفس‭ ‬و‭ ‬حیات‭ ‬در‭ ‬ارتباط‭ ‬است؛‭ ‬فعل‭ ‬نَفَسَ‭ ‬یعنی‭ ‬‮«نفس‌کشیدن».‬‭ ‬نفْس‭ ‬با‭ ‬نِفِش‭ ‬عبری‭ ‬هم‌ریشه‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬تورات‭ ‬عموما‭ ‬ارجاع‭ ‬دارد‭ ‬به‭ ‬نیروی‭ ‬حیاتی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬خون‭ ‬انسان‭ ‬و‭ ‬حیوان‭ ‬جریان‭ ‬دارد. ‬از‭ ‬لحاظ‭ ‬ریشه‌شناختی،‭ ‬ارتباط‭ ‬نفْس‭ ‬و‭ ‬روح‭ ‬مثل‭ ‬ارتباط‭ ‬aspire‭ ‬و‭ ‬spirit‭ ‬در‭ ‬انگلیسی‌ست:‭ ‬aspire‬ [دم‭ ‬فرو‭ ‬بردن‭[‬ ریشه‭ ‬در‭] ‬spirit‭ ‬روان]‭ ‬و‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬دارد. ریشه‌ی‭ ‬اصطلاح‭] ‬aspiration‭ ‬دم‭ ‬برآوردن] ‬درواقع‭ ‬کلمه‌ی‭ ‬لاتین‭ ‬spiro‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬یعنی‭ ‬تنفس‭. ‬مشتقات‭ ‬spiro‭ ‬کلماتی‭ ‬هستند‭ ‬مانند‭ ‬inspiration‭ ‬[الهام‭]‬‭ ‬،respiration‭ [‬دم‌‌زدن‭]‬‭ ،‬aspiration‭ [‬دم‭ ‬فرو‭ ‬بردن‭[‬ و‭ ‬مهم‌تر‭ ‬از‭ ‬همه‭ ‬کلمه‌ی‭ .‬spirit‭ ‬از‭ ‬آنجا‭ ‬که‭ ‬aspiration‭ ‬و‭ ‬spirit‭ ‬ هر‭ ‬دو‭ ‬از‭ ‬ریشه‌ی‭ ‬spiro‭ ‬به‌معنی‭ ‬تنفس‭ ‬هستند،‭ ‬لازم‭ ‬است‭ ‬درک‭ ‬درستی‭ ‬از‭ ‬دم‭ ‬فرو‭ ‬بردن،‭ ‬آن‌گونه‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬تمرین‭ ‬تنفس‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬یاد‭ ‬می‌شود،‭ ‬داشته‭ ‬باشیم‭.‬

در‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬پژوهش‌های‭ ‬قوم‌شناختی‭ ‬درباره‌ی‭ ‬آیین‌های‭ ‬تصوف‭ ‬در‭ ‬پاکستان‭ ‬دریافتم‭ ‬که‭ ‬تنفس‭ ‬فقط‭ ‬فرایند‭ ‬جسمانی‭ ‬تبادل‭ ‬اکسیژن‭ ‬و‭ ‬دی‌اکسید‭ ‬کربن‭ ‬نیست‭. ‬تنفس‭ ‬و‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬مقدس‌اند. ‬بابا‭ ‬جمیل،‭ ‬رهبر‭ ‬معنوی‭ ‬حلقه‌ای‭ ‬کوچک‭ ‬از‭ ‬صوفیان‭ ‬پاکستان،‭ ‬جایی‭ ‬می‌گوید ‭ ‬‮«به‭ ‬تازه‌واردان‭ ‬می‌گویم‭ ‬تنفس‭ ‬همان‭ ‬خداوند‭ ‬است. من‭ ‬جلوی‭ ‬آن‌ها‭ ‬هوا‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬دهان‭ ‬فوت‭ ‬می‌کنم‭ ‬و‭ ‬می‌گویم‭ ‬نمی‌توانید‭ ‬آن‭ ‬را‭ ‬ببینید،‭ ‬[این‭ ‬نفس‭[‬ ‬نمی‌میرد،‭ ‬خانواده‭ ‬و‭ ‬فرزندی‭ ‬ندارد»‬‭.‬ بابا‭ ‬جمیل‭ ‬را‭ ‬هنگام‭ ‬مطالعات‭ ‬میدانی‭ ‬در‭ ‬روستایی‭ ‬در‭ ‬پنجاب‭ ‬دیدم. پیش‌تر‭ ‬در‭ ‬سال‭ ۲۰ ،‬۲۰۱۲‭ ‬روز‭ ‬در‭ ‬خانه‌اش‭ ‬اطراق‭ ‬کرده‭ ‬بودم‭ ‬تا‭ ‬ابعاد‭ ‬رازآلود‭ ‬تصوف‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬او‭ ‬بیاموزم. ‬او،‭ ‬که‭ ‬شیخی‭ ‬صوفی‭ ‬و‭ ‬هم‌صحبت‭ ‬من‭ ‬بود،‭ ‬به‭ ‬من‭ ‬آموخت‭ ‬که‭ ‬چگونه‭ ‬از‭ ‬طریقِ‭ ‬تمرین‌های‭ ‬تنفسی‭ ‬‮«خوش‌بین»‬‭ ‬و‭ ‬‮ «پرحضور‮»‬ بمانم‭.‬

تمرین‌های‭ ‬معنوی‭ ‬می‌توانند‭ ‬تنفس‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬سطحی‭ ‬بالاتر‭ ‬و‭ ‬لطیف‌تر‭ ‬ارتقا‭ ‬دهند. تنفس‭ ‬در‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬ملایم‌ترین‭ ‬تنفس‭ ‬است. ‬بابا‭ ‬جمیل،‭ ‬دم‭ ‬فرو‭ ‬بردن‭ ‬را‭ ‬به‌مثابه‌ی‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬می‌بیند. ‬طبق‭ ‬گفته‌ی‭ ‬او‭ ‬‮ «طول‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬فقط‭ ‬مدت‌زمانی‌ست‭ ‬که‭ ‬انسان‭ ‬نفس‭ ‬می‌کشد ‭]‬زمانی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬طول‭ ‬دم‭ ‬و‭ ‬بازدم‭ ‬در‭ ‬یک‭ ‬نفس‭ ‬سپری‭ ‬می‌شود‭[‬. باید‭ ‬در‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬زندگی‭ ‬کنیم،‭ ‬یعنی‭ ‬دوباره‭ ‬و‭ ‬به‌تکرار‭ ‬صرفا‭ ‬با‭ ‬نفس‌هایمان‭ ‬همراه‭ ‬بمانیم. ‬آن‭ ‬نفس‭ ‬که‭ ‬گذشت‭ ‬به‭ ‬تاریخ‭ ‬پیوست،‭ ‬و‭ ‬آن‭ ‬نفس‭ ‬که‭ ‬می‌آید‭ ‬آینده‭«‬. ‭‬او‭ ‬با‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬خواندن‭ ‬هر‭ ‬نفس،‭ ‬ارزشی‭ ‬کیفی‭ ‬به‭ ‬زمان‭ ‬می‌دهد‭ ‬و‭ ‬گذرا‭ ‬بودن‭ ‬زمان‭ ‬را‭ ‬با‭ ‬ویژگی‌ای‭ ‬جسمانی‭ ‬همگام‭ ‬می‌کند. ‬تنفس‭-‬حال‭ ‬برای‭ ‬انسانی‭ ‬که‭ ‬نفس‭ ‬می‌کشد‭ ‬جایی‭ ‬می‌شود‭ ‬برای‭ ‬رحل‭ ‬اقامت‭ ‬افکندن‭ ‬و‭ ‬ساکن‌شدن‭ ‬در‭ ‬لحظه‌ی‭ ‬اکنون،‭ ‬و‭ ‬نه‭ ‬فقط‭ ‬فضایی‭ ‬انتزاعی‭ ‬و‭ ‬زمانی‭ ‬کمّی. «‬هرگز‭ ‬کسی‭ ‬در‭ ‬گذشته‭ ‬زندگی‭ ‬نکرده‌است‭ ‬و‭ ‬هرگز‭ ‬کسی‭ ‬در‭ ‬آینده‭ ‬نخواهد‭ ‬زیست؛‭ ‬حال،‭ ‬تنها‭ ‬شکل‭ ‬همه‌ی‭ ‬انواع‭ ‬حیات‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬نیز‭ ‬مطمئن‌ترین‭ ‬دارایی‭ ‬حیات،‭ ‬و‭ ‬هرگز‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬جدا‭ ‬نمی‌شود‮» (‬شوپنهاور‭ ‬و‭ ‬دیگران‭ ‬۲۰۱۰‭: ‬۳۰۴‭ ‬). نفسِ‭ ‬حال‭ ‬رویدادی‭ ‬نادر‭ ‬است؛‭ ‬یک‭ ‬لحظه‌ی‭ ‬حیرت‭ ‬که‭ ‬زمان‭ ‬گاه‌شمارانه‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬هم‭ ‬می‌گسلد‭.‬

نفس‌کشیدن‭ ‬به‌مثابه‌ی‭ ‬فن

سنت‌های‭ ‬فکری‭ ‬متنوعی‭ ‬تنفس‭ ‬را‭ ‬به‌شکل‭ ‬یک‭ ‬فن‭ ‬درآورده‌اند؛‭ ‬فن‭ ‬شکل‌دادن‭ ‬پیوسته‭ ‬و‭ ‬هدفمند‭ ‬به‭ ‬خویشتن. حالا‭ ‬تنفس‭ ‬زیست‌شناختی‭ ‬در‭ ‬قامت‭ ‬یک‭ ‬فن‭ ‬تبدیل‭ ‬شده‌است‭ ‬به‭ ‬یک‭ ‬تمرین. ‬در‭ ‬تنفس‭ ‬جسمانی‭ ‬فرد‭ ‬بی‌اختیار‭ ‬دم‭ ‬و‭ ‬بازدم‭ ‬می‌کند. اما‭ ‬در‭ ‬فن،‭ ‬فرد‭ ‬از‭ ‬دم‭ ‬فرو‭ ‬بردن‭ ‬خود‭ ‬باخبر‭ ‬است‭ ‬تا‭ ‬افکار‭ ‬و‭ ‬احساسات‭ ‬آشفته‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬یک‭ ‬نقطه‌ی‭ ‬مشترک‭ ‬جمع‭ ‬کند. تنفسِ‭ ‬آگاهانه‭ ‬خویشتنِ‭ ‬درون‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬نو‭ ‬برپا‭ ‬می‌کند،‭ ‬تکانه‌های‭ ‬خشم‭ ‬را‭ ‬مهار‭ ‬می‌سازد‭ ‬و‭ ‬خرسندی‭ ‬به‭ ‬بار‭ ‬می‌آورَد‭.‬

رویکرد‭ ‬صوفیان‭ ‬به‭ ‬تنفس‭ ‬سکولار‭ ‬نیست. در‭ ‬مراقبه‌ی‭ ‬صوفیانه‭ ‬تنفس‭ ‬به‌‭ ‬وسیله‌ی‭ ‬اندیشیدن‭ ‬بدل‭ ‬می‌شود. فرد‭ ‬باید‭ ‬بداند‭ ‬که‭ ‬هر‭ ‬نفس‭ ‬چیزی‭ ‬به‭ ‬درون‭ ‬جسم‭ ‬می‌آورَد‭ ‬و‭ ‬چیزی‭ ‬از‭ ‬درون‭ ‬جسم‭ ‬می‌بَرَد. بابا‭ ‬جمیل‭ ‬می‌گوید ‬‮«‬باید‭ ‬به‭ ‬تنفس‭ ‬خود‭ ‬هوشیار‭ ‬باشید»‬‭ ‬و‭ ‬توضیح‭ ‬می‌دهد‭ ‬که ‬‮«‬وقتی‭ ‬نفس‭ ‬می‌کشید،‭ ‬ذکر‭ ‬لااله‭ ‬می‌گویید‭ ‬که‭ ‬نفی‭ ‬است‭ ‬در‭ ‬دم‭ ‬و‭ ‬سپس‭ ‬الاالله‭ ‬که‭ ‬اذعان‭ ‬است‭ ‬در‭ ‬بازدم. ‬باید‭ ‬به‭ ‬کُنه‭ ‬تنفس‭ ‬خود‭ ‬راه‭ ‬یابید‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬دل‭ ‬و‭ ‬جان‭ ‬خود‭ ‬سفر‭ ‬کنید‮. ‬‮«‬لا‭ ‬اله‭ ‬الا‭ ‬الله» نخستین‭ ‬اصل‭ ‬از‭ ‬اصول‭ ‬دین‭ ‬اسلام‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬هر‭ ‬مسلمانی‭ ‬باید‭ ‬قلبا‭ ‬به‭ ‬آن‭ ‬شهادت‭ ‬دهد. ‬به‭ ‬هر‭ ‬حال،‭ ‬صوفیان‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬لوگوس‭ ‬شکلی‭ ‬آیینی‭ ‬بخشیده‌اند. از‭ ‬نظر‭ ‬ایشان،‭ ‬هر‭ ‬نفس‭ ‬باید‭ ‬نفی‭ ‬و‭ ‬اذعان‭ ‬را‭ ‬با‭ ‬خود‭ ‬به‭ ‬درون‭ ‬قلب‭ ‬ببرد. تمرین‭ ‬مرسوم‭ ‬در‭ ‬میان‭ ‬صوفیان‭ ‬جنوب‭ ‬آسیا،‭ ‬یعنی‭ ‬دم‭ ‬عمیق‭ ‬گرفتن‭ ‬و‭ ‬نگه‌داشتنِ‭ ‬نفس‭ ‬تا‭ ‬جای‭ ‬ممکن‭ ‬در‭ ‬بدن،‭ ‬فشار‭ ‬شدیدی‭ ‬بر‭ ‬قفسه‌ی‭ ‬سینه‭ ‬وارد‭ ‬می‌کند. ‬نفس‭ ‬از‭ ‬گوش‌ها،‭ ‬بینی،‭ ‬دهان‭ ‬و‭ ‬چشم‌ها‭ ‬راه‭ ‬فرار‭ ‬می‌جوید‭ ‬اما‭ ‬ناکام‭ ‬می‌مانَد. می‌خواهد‭ ‬بار‭ ‬دیگر‭ ‬با‭ ‬جهان‭ ‬بیرون‭ ‬یکی‭ ‬شود‭ ‬فقط‭ ‬برای‭ ‬اینکه‭ ‬به‭ ‬درون‭ ‬خویشتن‭ ‬بازگردد. ‬در‭ ‬متن‭ ‬رساله‌ی‭ ‬حق‌نما ‭)‬نوشته‌شده‭ ‬در‭ ‬قرن‭ ‬هفدهم‭ ‬میلادی‭(‬‭‬ شاهزاده‌ی‭ ‬مغول،‭ ‬داراشکوه،‭ ‬به‭ ‬صوفیانی‭ ‬اشاره‭ ‬می‌کند‭ ‬که‭ ‬چنان‭ ‬در‭ ‬کنترل‭ ‬تنفس‭ ‬استاد‭ ‬شده‌اند‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬تمام‭ ‬طول‭ ‬شب‭ ‬سه‌چهار‭ ‬بار،‭ ‬یا‭ ‬حتی‭ ‬فقط‭ ‬یک‭ ‬بار،‭ ‬نفس‭ ‬می‌کشیده‌اند (شکوه ۱۹۱۲).

تأمل‭ ‬بر‭ ‬تنفس‭ ‬فرایند‭ ‬تفکر‭ ‬را‭ ‬معلق‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬خویشتن‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬یک‭ ‬تجربه‌ی‭ ‬واحد‭ ‬محدود‭ ‬می‌کند. ‬هرچند‭ ‬که‭ ‬این‭ ‬تجربه‭ ‬وصف‌ناشدنی‌ست،‭ ‬انتخاب‭ ‬من‭ ‬آن‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬اصطلاح‭ ‬‮«جریان»‬‭ ‬را‭ ‬برای‭ ‬اشاره‭ ‬به‭ ‬برخی‭ ‬تأثیرات‭ ‬ظاهری‭ ‬آن‭ ‬به‭ ‬کار‭ ‬برم.‬هرقدر‭ ‬من‌ِ‭ ‬اندیشنده‭ ‬بیشتر‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬تعلیق‭ ‬نگه‭ ‬دارد،‭ ‬جریان‭ ‬بیشتری‭ ‬به‭ ‬جسم‭ ‬وارد‭ ‬می‌شود. ‬از‭ ‬آنجا‭ ‬که‭ ‬جریان‭ ‬فقط‭ ‬با‭ ‬نفی‭ ‬من‌ِ‭ ‬اندیشنده‭ ‬صورت‭ ‬می‌پذیرد،‭ ‬شرح‭ ‬آن‭ ‬از‭ ‬توان‭ ‬کلمات‭ ‬خارج‭ ‬است. جریان‭ ‬از‭ ‬زبان‭ ‬مستقل‭ ‬است. به‌محض‭ ‬اینکه‭ ‬به‭ ‬واژه‌ای‭ ‬برای‭ ‬تعریف‌کردن‭ ‬آن‭ ‬فکر‭ ‬کنیم،‭ ‬من‌ِ‭ ‬اندیشنده‭ ‬از‭ ‬جریان‭ ‬خارج‭ ‬می‌شود‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬مغاک‭ ‬تحلیل‭ ‬درمی‌افتد. ‬‮«‬جریان‭ ‬متضمن‭ ‬سطحی‭ ‬از‭ ‬واقعیت‭ ‬جسمانی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬از‭ ‬نظر‭ ‬معرفت‌شناختی‭ ‬بر‭ ‬تقسیم‌بندی‌های‭ ‬جهان‭ ‬ما‭ ‬مقدم‭ ‬است» (‬اوبیسکر ۲۰۱۲: ۱۵۹). ‬کسی‭ ‬که‭ ‬نفس‭ ‬می‌کشد‭ ‬به‭ ‬نظرگاهی‭ ‬باز‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬پیش‭ ‬دسته‌بندی‌نشده‭ ‬به‌سوی‭ ‬وجود‭ ‬نیاز‭ ‬دارد‭ ‬تا‭ ‬از‭ ‬خلال‭ ‬آن‭ ‬شاهد‭ ‬کثرت‭ ‬در‭ ‬وحدت‭ ‬باشد. گسست،‭ ‬سرمستی،‭ ‬سبُکی‭ ‬و‭ ‬آرامش‭ ‬جای‭ ‬آشفتگی‌های‭ ‬ذهنی‭ ‬را‭ ‬می‌گیرند. ‬‮«‬تنفس‭ ‬هنر‭ ‬گسستن‭ ‬است»‬‭) ‬کلمنت ۱۹۹۴: ۱۳). ‬تجربه‌ی‭ ‬یگانه‌ی‭ ‬تمرین‭ ‬تنفس،‭ ‬لذت‭ ‬یگانگی‭ ‬در‭ ‬عین‭ ‬آگاهیِ‭ ‬تمام‌عیار‭ ‬در‭ ‬زمان‭ ‬حال‭ ‬است‭.‬

نتیجه‭ ‬اینکه،‭ ‬حجم‭ ‬عظیم‭ ‬کتاب‌های‭ ‬عالمانه‭ ‬و‭ ‬عامه‌پسندی‭ ‬که‭ ‬امروزه‭ ‬هرچه‭ ‬بیشتر‭ ‬درباره‌ی‭ ‬تنفس‭ ‬نوشته‭ ‬می‌شوند‭ ‬به‭ ‬سنت‌های‭ ‬بودایی‭ ‬و‭ ‬یوگیک‭ ‬متکی‭ ‬هستند‭. ‬این‭ ‬مطالعات‭ ‬علمی‭ ‬و‭ ‬متافیزیکی‭ ‬با‭ ‬ارائه‌ی‭ ‬راه‌های‭ ‬مستقلی‭ ‬برای‭ ‬تجربه‌ی‭ ‬تنفس‭ ‬و‭ ‬آموزش‭ ‬روش‌های‭ ‬جدیدِ‭ ‬پرورش‭ ‬تنفس،‭ ‬به‭ ‬پیشرفت‭ ‬درک‭ ‬ما‭ ‬از‭ ‬نفس‌کشیدن‭ ‬کمک‭ ‬شایانی‭ ‬کرده‌اند. ‬هرچند‭ ‬این‭ ‬کتاب‌ها‭ ‬دانش‭ ‬ما‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬تنفس‭ ‬گسترده‭ ‬می‌کنند،‭ ‬در‭ ‬عین‌حال‭ ‬پیکره‌ی‭ ‬عظیمی‭ ‬از‭ ‬ادبیات‭ ‬تمرین‌های‭ ‬تنفسی‭ ‬در‭ ‬سنت‌های‭ ‬تصوف‭ ‬مورد‭ ‬بی‌توجهی‭ ‬قرار‭ ‬گرفته‌اند. ‬در‭ ‬این‭ ‬مقاله‭ ‬به‌سراغ‭ ‬تمرین‌های‭ ‬صوفیانه‭ ‬رفتم‭ ‬تا‭ ‬از‭ ‬اهمیت‭ ‬تنفس‭ ‬در‭ ‬جوامع‭ ‬مسلمان‭ ‬پرده‭ ‬بردارم. ‬این‭ ‬مقاله‭ ‬شرح‭ ‬مختصری‌ست‭ ‬درباره‌ی‭ ‬احوالاتی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬آن‌ها‭ ‬آگاهی‭ ‬با‭ ‬تنفس‭ ‬همگام‭ ‬می‌شود‭ ‬و‭ ‬مقصود‭ ‬آن‭ ‬نه‌فقط‭ ‬صِرفِ‭ ‬ایجاد‭ ‬تجربه‌ی‭ ‬سرمستی،‭ ‬که‭ ‬ارائه‌ی‭ ‬راهی‌ست‭ ‬برای‭ ‬رهاشدن‭ ‬از‭ ‬انتزاعات‭ ‬و‭ ‬نگه‌داشتن‭ ‬خویشتن‭ ‬در‭ ‬زمان‭ ‬حال. ‬انتزاعات‭ ‬سرمایه‌داری‭ ‬و‭ ‬ملی‌گرایانه‌ی‭ ‬مطلوب‭ ‬رهبران‭ ‬جهان‭ ‬جز‭ ‬به‭ ‬فاجعه‌ای‭ ‬از‭ ‬پس‭ ‬فاجعه‌ی‭ ‬دیگر‭ ‬راه‭ ‬نمی‌برند. ‬هنگام‭ ‬آن‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬بند‭ ‬این‌گونه‭ ‬موهومات‭ ‬رها‭ ‬کنیم‭ ‬و‭ ‬معنایی‭ ‬نو‭ ‬برای‭ ‬زندگی‭ ‬بیافرینیم،‭ ‬معنایی‭ ‬سرشار‭ ‬از‭ ‬تپش‌های‭ ‬بودن‭.‬

اصل‭ ‬این‭ ‬مقاله‭ ‬در‭ ‬مجله‌ی‭ ‬صوفی‭ ‬انگلیسی‭ ‬شماره‌ی‌۱۰۱‭ ‬به‭ ‬چاپ‭ ‬رسیده‌است‭.‬

کتاب‌نامه

•‭ ‬Bergson‭, ‬Henri‭, ‬and Mabelle L‭. ‬Andison‭. ‬The creative mind‭: ‬An introduction to metaphysics‭. ‬Courier Corporation‭, ‬2010‭.‬

•‭ ‬Berardi‭, ‬Franco‭. ‬Breathing‭: ‬Chaos and Poetry‭, ‬MIT Press‭, ‬01-Jan-2019‭.‬

•‭ ‬Clément‭, ‬Catherine‭. ‬Syncope‭: ‬The philosophy of rapture‭. ‬University of Minnesota Press‭, ‬1994‭.‬

•‭ ‬Ernst‭, ‬Carl W‭. ‬“Situating Sufism and Yoga‭.‬”‭ ‬Journal of the Royal Asiatic Society‭, ‬2005‭.‬

•‭ ‬Freud‭, ‬Sigmund‭. ‬Moses and monotheism‭. ‬Leonardo Paolo Lovari‭, ‬2016‭.‬

•‭ ‬Green‭, ‬Nile‭. ‬“Breathing in India‭, ‬C‭. ‬1890‭.‬”‭ ‬Modern Asian Studies‭, ‬2008‭.‬

•‭ ‬Irigaray‭, ‬Luce‭. ‬2013‭. ‬“To Begin with Breathing Anew‭.‬”‭ ‬In Breathing with Luce Irigaray‭, ‬edited by Emily Holmes and Lenart Skof‭. ‬New York‭, ‬NY‭: ‬Bloomsbury Publishing USA‭.‬

•‭ ‬Homerin‭, ‬Th‭. ‬Emil‭. ‬“Soul‭.‬”‭ ‬Encyclopaedia of the Qur’an‭. ‬Ed‭. ‬Jane Dammen McAuliffe‭. ‬Vol‭. ‬5‭.‬

•‭ ‬Leiden‭, ‬The Netherlands‭: ‬Brill Academic Publishers‭, ‬2006‭. ‬80-84‭. ‬Gale Virtual Reference Library‭. ‬Web‭. ‬28‭ ‬Sept‭. ‬2014‭.‬

•‭ ‬Levin‭, ‬David Michael‭. ‬“Logos and psyche‭: ‬A hermeneutics of breathing‭.‬”‭ ‬Research in Phenomenology 14‭, ‬no‭. ‬1‭ (‬1984‭): ‬121-147‭.‬

•‭ ‬Levinas‭, ‬Emmanuel‭. ‬Otherwise than being or beyond essence‭. ‬Vol‭. ‬4121‭. ‬Springer Science‭ & ‬Business Media‭, ‬1981‭.‬

•‭ ‬McCormick‭, ‬Donald W‭. ‬1994‭. ‬“Spirituality and Management‭.‬”‭ ‬Journal of Managerial Psychology‭ (‬6‭). ‬Vol‭. ‬9

•‭ ‬Nestor‭, ‬James‭. ‬Breath‭: ‬The new science of a lost art‭. ‬Penguin UK‭, ‬2020‭.‬

•‭ ‬Nair‭, ‬Sreenath‭. ‬Restoration of breath‭: ‬consciousness and performance‭. ‬Vol‭. ‬9‭. ‬Rodopi‭, ‬2007‭.‬

•‭ ‬Obeyesekere‭, ‬Gananath‭. ‬The awakened ones‭: ‬Phenomenology of visionary experience‭. ‬Columbia University Press‭, ‬2012‭.‬

•‭ ‬Tylor‭, ‬Edward B‭. ‬“Religion in primitive culture‭.‬”‭ ‬A Reader in the Anthropology of Religion‭. ‬Malden‭, ‬Mass‭.: ‬Blackwell‭ (‬1871‭).‬

•‭ ‬Schopenhauer‭, ‬Arthur‭. ‬Arthur Schopenhauer‭: ‬the world as will and representation‭: ‬volume 1‭. ‬Cambridge University Press‭, ‬2010‭.‬

•‭ ‬Van der Veer‭, ‬Peter‭. ‬“Global Breathing Religious Utopias in India and China‭.‬”‭ ‬Anthropological Theory‭, ‬2007‭.‬