بنای عشق

بنای عشق از: رابعه نوربخش نوشته‌ی بنای عشق در مجله‌ی شماره‌‌ی ۸۴ صوفی در تابستان سال ۱۳۹۱ به چاپ رسید. سر مست شرابم نه که امروز چنینم         از روز ازل تا به ابد عاشق مستم پنج سال قبل از رفتنش بود که او با اشاره به ساختن راه‌ها‌ی جنگل اضطرابی در دل [...]

راز مرشدی

راز مرشدی از: د- قلندر گر گدا پیشرو لشگر اسلام بود             کافر از بیم توقع برود تا در چین  گلستان سعدی طبق معمول سنواتی، درویش‌محبت به بازار رفت و نان و پنیر و خیاری برای مرشدش محمدنفتی گرفت و با عجله راهی خانقاه شد. محمدنفتی که در انتظار درویش‌محبت بود، پیش خود [...]

راهی مدرسه

راهی مدرسه از: سعیدی سیرجانی از آقای علی اکبر سعیدی سیرجانی که به‌قول خودش، با وجود اختلاف سن، سال‌ها شادروان مهران شیخ محمود محسنی- شیخ طریقت نعمت‌اللهی در سیرجان - مونس او بوده، تقاضا کرده بودیم که به‌یادش مطلبی بنويسد، سعیدی سیرجانی همراه با داستان یا به‌قول خودش خاطره‌ای که برای صوفی فرستاده [...]

نسیمی می‌وزد، ما را برد پیش

نسیمی می‌وزد، ما را برد پیش از: علی اصغر مظهری کرمانی   گفتی که تو را عذاب خواهم فرمود        من در عجبم که آن کجا خواهد بود آنجا که تویی، عذاب نبود  آنجا            آنجا که تو نیستی، کجا خواهد بود سال۱۳۷۶ خورشیدی در آکسفورد هستم که به‌سابقه‌ی آشنایی دیرین، پیش خود [...]

دیدار شرق با غرب

دیدار شرق با غرب از: جمیز جورج سفیر پیشین کانادا در ایران   امروز نهار، من شاهد یکی از دیداهای نادر بین «شرق» و «غرب» بودم. اما چند ساعت بعد، وقتی‌که خواستم وقایعی را که شاهد آن بودم به رشته­‌ی تحریر درآورم، متوجه شدم که این کار از عهده‌ی من ساخته نیست و [...]

سایه پیر

 سایه پیر از: پرویز نوروزیان   اولین‌بار که توجهم را به خود جلب کرد، تازه مشرف شده و گوشه‌ی دنجی در خانقاه نشسته بودم. آرامشی در محیط حکم‌فرما بود که مرا بر آن می‌داشت در خود فرو روم. با این احساس خوش بودم که ناگاه سروصدایی ناشی از دویدن شخصی با کلیدهای بسیار [...]

یادی از ذوالریاستین

یادی از ذوالریاستین از: شادروان استاد سعید نفیسی   تصوف فلسفه‌ی زنده‌ای‌ست که تاکنون آن‌چنان که باید به حقیقت و اساس آن پی نبرده‌اند و مطالعاتی که در این زمینه در همه‌جا و به هر زبان کرده‌اند هنوز کافی نیست. تصوف دامنه‌ای وسیع دارد و در سراسر کشورهای شرق انتشار داشته، اما تصوفِ [...]