سایه پیر
سایه پیر از: پرویز نوروزیان اولینبار که توجهم را به خود جلب کرد، تازه مشرف شده و گوشهی دنجی در خانقاه نشسته بودم. آرامشی در محیط حکمفرما بود که مرا بر آن میداشت در خود فرو روم. با این احساس خوش بودم که ناگاه سروصدایی ناشی از دویدن شخصی با کلیدهای بسیار [...]